یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 13 شهريور 1394برچسب:, :: :: نويسنده : علی

" وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ

بِالْحَقِّ

ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ "

كلمه " حيد " كه مصدر فعل " تحيد " است به معناى عدول و برگشتن به عنوان فرار است، (كسى كه به منظور فرار دارد راه خود را كج مى‏كند، اين حالت را عرب" حيد " مى‏گويد) و مراد از سكره و مستى موت، حال نزع و جان كندن آدمى است، كه مانند مستان مشغول به خودش است، نه مى‏فهمد چه مى‏گويد و نه مى‏فهمد اطرافيانش در باره‏ اش چه مى‏گويند.

[معناى اينكه فرمود: سكره موت " به حق " آمد]
و اگر آمدن سكره موت را مقيد به قيد " حق " كرد، براى اين است كه اشاره كند به اينكه مساله مرگ جزء قضاهاى حتمى است كه خداى تعالى در نظام عالم رانده، و از خود مرگ غرض و منظور دارد، هم چنان كه از آيه

" كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ

وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ

فِتْنَةً

وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ "

كه تفسيرش در همان سوره گذشت - نيز اين معنا استفاده مى‏شود، چون مى‏فهماند منظور از ميراندن همگى شما آزمايش شما است. و مردن عبارت است از انتقال از يك خانه به خانه اى كه بعد از آن و ديوار به ديوار آن قرار دارد، و اين مرگ و انتقال حق است، همانطور كه بعث و جنت و نار حق است. اين معنايى است كه از كلمه " حق " مى‏فهميم ولى ديگران اقوالى ديگر دارند، كه فائده‏ اى در نقل آنها نيست.
و جمله

" ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ "

اشاره است به اينكه انسان طبعا از مرگ كراهت دارد، چون خداى تعالى زندگى دنيا را به منظور آزمايش او در نظرش زينت داده و خودش فرموده:

" إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها

لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا

وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً ".